English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (588 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
target selector U دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility U عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
drop down menu U منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
checked U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
menu item U یک انتخاب در فهرست انتخاب
The presidensial election is the topic of the day. U انتخاب ریاست جمهوری موضوع روز است
options U عملی که انتخاب میشود
option U عملی که انتخاب میشود
actions U در حقیقت آن منو انتخاب میشود
action U در حقیقت آن منو انتخاب میشود
clicked U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
click U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicks U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
indexes U علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
indexed U علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
index U علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
modes U نوشتن یک دستور که پس از انتخاب دکمهای که به سرخط می رود اجرا میشود
mode U نوشتن یک دستور که پس از انتخاب دکمهای که به سرخط می رود اجرا میشود
ctrl U انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود
CTR U انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود
caught between two stools <idiom> U [زمانی که کسی در انتخاب میان ۲ چیز با مشکل مواجه میشود]
buttoned U شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
button U شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
buttoning U شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
manhood suffrage U حق رای یا ا انتخاب که بمردهایی داده میشود که دارای سال قانونی باشند
controlled reprisal U انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
defaulted U نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود
defaults U نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود
defaulting U نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود
default U نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود
righting U منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید
righted U منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید
right U منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید
selectable U نرخ baud ارسال و دریافت مودم که توسط کاربر انتخاب میشود و هنوز مشخص نیست
decision U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decisions U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
selection U نشانهای در میله ابزار که به کاربر امکان انتخاب یک ناحیه تصویر که بعداگ بریده , کپی یا پردازش میشود میدهد
selections U نشانهای در میله ابزار که به کاربر امکان انتخاب یک ناحیه تصویر که بعداگ بریده , کپی یا پردازش میشود میدهد
best fit U 1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
selections U دایره کوچک که روی یک فریم اطراف ناحیه انتخاب شده نمایش داده میشود که به کاربر امکان تغییر شکل فضا را میدهد
selection U دایره کوچک که روی یک فریم اطراف ناحیه انتخاب شده نمایش داده میشود که به کاربر امکان تغییر شکل فضا را میدهد
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
magnetic tape U جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tapes U جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
suffrage U حق انتخاب
franc U حق انتخاب
francs U حق انتخاب
excerption U انتخاب
franchise U حق انتخاب
selection U انتخاب
franchises U حق انتخاب
options U حق انتخاب
selections U انتخاب
selecting U انتخاب
choicest U انتخاب
choices U انتخاب
delegacy U انتخاب
choicer U انتخاب
choice U انتخاب
election U انتخاب
option U انتخاب
option U حق انتخاب
drafts U انتخاب
draft U انتخاب
drafted U انتخاب
options U انتخاب
switched line U خط انتخاب شده
project selection U انتخاب پروژه
hit U انتخاب یک کلید
cs U انتخاب تراشه
hitting U انتخاب یک کلید
mischoose U بد انتخاب کردن
faulty selection U انتخاب غلط
mischoice U انتخاب غلط
hits U انتخاب یک کلید
outvoter U انتخاب کننده
freedom to choose U ازادی در انتخاب
selected U انتخاب کردن
re election U تجدید انتخاب
select U انتخاب کردن
pick out <idiom> U انتخاب کردن
selector U انتخاب کننده
direct selection U انتخاب مستقیم
reelection U تجدید انتخاب
re election U انتخاب مجدد
option U شق انتخاب شده
selectors U انتخاب کننده
social selection U انتخاب اجتماعی
get in U انتخاب شدن
electives U دارای حق انتخاب
cooptation U انتخاب درونی
selective U مبنی بر انتخاب
selective U انتخاب کننده
natural selection U انتخاب طبیعی
options U شق انتخاب شده
freedom of choice U ازادی انتخاب
election U انتخاب نماینده
route selection U انتخاب مسیر
impluse action U انتخاب شماره
scracity and choice U کمیابی و انتخاب
ikons U راهنمای انتخاب
icons U راهنمای انتخاب
icon U راهنمای انتخاب
selective U قابل انتخاب
preselection U انتخاب مقدماتی
the polls U انتخاب گاه
breaks U انتخاب شود
break U انتخاب شود
elective U دارای حق انتخاب
choosing U انتخاب کردن
selection of position U انتخاب موضع
eligible U قابل انتخاب
eligible U شایسته انتخاب
pickup U انتخاب رشد
economic choice U انتخاب اقتصادی
screening, screenings U انتخاب کردن
self service U با انتخاب ازاد
circuit switching U انتخاب مدار
pitch upon U انتخاب کردن
dialled U انتخاب کردن
selectively U قابل انتخاب
single U انتخاب کردن
check boxes U چهارگوشهای انتخاب
self-service U با انتخاب ازاد
electors U انتخاب کننده
choosy U انتخاب کننده
choosey U انتخاب کننده
chooser U انتخاب کننده
choiceless U محروم از حق انتخاب
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
chip select U انتخاب تراشه
choose U انتخاب کردن
chooses U انتخاب کردن
seller's option U انتخاب فروشنده
selectivity U حسن انتخاب
elector U انتخاب کننده
elected U انتخاب شده
elects U انتخاب کردن
screened U انتخاب کردن
electing U انتخاب کردن
screen U انتخاب کردن
elect U انتخاب کردن
selection switch U گزینه انتخاب
impluse selection U انتخاب ایمپولز
impluse stepping U انتخاب شماره
re-election U تجدید انتخاب
menus U فهرست انتخاب
menu U فهرست انتخاب
screens U انتخاب کردن
picked U انتخاب شده
dials U انتخاب کردن
re-election U انتخاب مجدد
dialed U انتخاب کردن
dial U انتخاب کردن
selects U انتخاب کردن
cream of the crop <idiom> U انتخاب عانی
to have one's pick U انتخاب کردن
opting U انتخاب کردن
opted U انتخاب کردن
opt U انتخاب کردن
opts U انتخاب کردن
selectively U مبنی بر انتخاب
sift U انتخاب کردن
selectively U انتخاب کننده
chose U انتخاب کرده
sifted U انتخاب کردن
to make a choice of U انتخاب کردن
sifts U انتخاب کردن
preselect U قبلا انتخاب کردن
selection U عمل یا فرآیند انتخاب
preelection U وابسته به پیش از انتخاب
selector switch U گزینه انتخاب کننده
constituents U انتخاب کننده موکل
default option U انتخاب قرار دادی
constituent U انتخاب کننده موکل
compilation U جمع اوری و انتخاب
ineligible U نا شایسته برای انتخاب
presidential election U انتخاب رئیس جمهور
preelection promises U وعدههای پیش از انتخاب
preselect U انتخاب کردن مقدماتی
compilations U جمع اوری و انتخاب
electress U خانم انتخاب کننده
display menu U فهرست انتخاب نمایشی
pick out U انتخاب کردن دریافتن
target designation U سیستن انتخاب هدف
target designation U روش انتخاب هدف
probabilism U انتخاب وجه احتمالی
destine U قبلا انتخاب کردن
selector channel U کانال انتخاب کننده
selections U عمل یا فرآیند انتخاب
user defined U تعریف یا انتخاب کاربر
ineligbility U ناشایستگی برای انتخاب
electorates U هیئت انتخاب کنندگان
electorate U هیئت انتخاب کنندگان
consumer's choice U انتخاب مصرف کننده
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1incentive
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1popsicle
1time is prceious it has great
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com